روزگاری نه چندان دور، آب انبارها و قناتها یکی از حیاتیترین ارکان زندگی بشر به شمار میرفتند اما به نظر میرسد این سازههای خلاقانه در زندگی امروز کاربرد خود را از دست دادهاند.
خبرگزاری مهر – گروه استانها – نیره شفیعی پور: هنوز نیم قرن هم از دوران سخت زندگی در بافت تاریخی یزد نمیگذرد، روزگاری که نه از آب خبری بود، نه از لوله کشی و نه از شیرهای آبی که به یک اشاره، آب را به خانهها سرازیر میکنند.
آن روزها در شهرهای کویری نظیر یزد که مردم دسترسی به رودخانه و آبهای روان نداشتند، سازههایی ابداع شد به نام آب انبار که محل نگهداری آب شرب و بهداشتی اهالی یک محله بودند.
مخزن برخی از این آب انبارها به قنات متصل بود و آب مورد نیاز اهالی به وسیله این قناتها تأمین میشد و بر فراز آب انبار نیز عمدتاً بادگیرهایی نصب میشد تا از گندیده شدن آب جلوگیری کند.
اهالی هر محله برای برداشت آب از این آب انبارها، باید گاه تا ۱۰۰ پله را پایین میرفتند، دو کوزه آب پر میکردند و دوباره ۱۰۰ پله را بالا میآمدند.
آب انبارها نعمتی در دوره بی آبی
گرچه برداشتن آب از آب انبارها کار دشواری بود اما همین سختی نیز نعمتی در دوران بی آبی به شمار میرفت تا جایی که وجود این آب انبارها به قدری ضروری بود که در اغلب محلهها، یک آب انبار وقف میشد.
با پیشرفت جوامع بشری و آمدن آب لوله کشی به خانههای مردم، کم کم بساط آب انبارها برچیده شد و هر چه محلهها پیشرفتهتر میشد، آب انبارها بیشتر از رونق میافتاد تا زمانی که این سازهها به طور کامل به فراموشی سپرده شد.
این سازهها که تا چندی پیش، منبع حیات مردم در محلههای مختلف یزد به شمار میرفتند، کم کم به زیرزمینهای سوت و کور و وهمانگیز تبدیل شدند.
روزگار آب انبارها به جایی رسید که به تدریج به گودهای زباله در داخل محلات تبدیل شدند و بناهایی که تا چندی پیش، رکن اساسی زندگی مردم به شمار میرفت، به فضاهای مزاحم و بدمنظری تبدیل شدند که صدای همه اهالی محل را درآورد.
تکاپو برای ساماندهی آب انبارها بعد از چند دهه بلاتکلیفی و بی توجهی
بعد از چند دهه بلاتکلیفی و بی توجهی، به دنبال فشار رسانهها، تکاپو برای ساماندهی آب انبارها آغاز شد اما در آغاز راه، اختلافاتی میان اداره اوقاف، میراث فرهنگی و شهرداری یزد به راه افتاد، یک دستگاه دم از محدودیتهای قانونی و شرعی به دلیل موقوفه بودن آب انبارها میزد و دستگاه دیگر بحث ثبت ملی بودن آب انبارها را مطرح میکرد.
در نهایت تعدادی از آب انبارها ساماندهی و به گالری تبدیل شد اما برخی دیگر در حد جمع آوری زبالهها باقی ماند تا زمانی که در مردادماه سال جاری، سیلاب تمام شهر یزد از جمله بافت تاریخی را فرا گرفت.
از آنجا که بخش عمدهای از آب انبارهای بافت تاریخی یزد متصل به قنات به ویژه قنات تاریخی و طولانی زارچ بود، بافت تاریخی از مهلکه سیل نجات یافت و در واقع آب انبارها و قناتها ناجی بافت تاریخی شدند.
گرچه برخی کارشناسان معتقدند که قناتهای متروکه و ریزش بخشهایی از قنات در زیر بافت تاریخی و حتی مناطق دیگر شهر نظیر قاسم آباد، خود تهدیدی برای نشست زمین به شمار میرود اما از زمان وقوع سیل به بعد، نگاهها به آب انبارها و قناتها تغییر کرد و مسئولان شهر از این دو سازه به عنوان ناجی بافت تاریخی در برابر سیلاب یاد کردند.
قنات زارچ ناجی بافت تاریخی شد
شهردار یزد در این زمینه به خبرنگار مهر گفت: زیر بافت تاریخی یزد بالغ بر هزار متر گالری یا همان تونل قنات وجود دارد که در زمان وقوع سیل در مردادماه سال جاری، روان آبهای به راه افتاده در بافت تاریخی یزد به داخل این گالریها هدایت شد و بافت تاریخی از خطر سیل نجات پیدا کرد.
ابوالقاسم محی الدینی با بیان اینکه بافت تاریخی یزد خشتی است، افزود: اگر قنات زارچ و آب انبارهای بافت نبود، سیل در کوچهها میماند و به خانهها نفوذ میکرد و پس از چند ساعت با خیس خوردن خشتها، یکی یکی شاهد آوار شدن خانهها میبودیم.
وی ادامه داد: البته گرچه قناتها فرصتی برای بافت تاریخی از سیل به شمار میروند اما تهدید آن را نیز نمیتوان نادیده گرفت زیرا به دلیل مرمت نشدن گالریهای (تونل) قنات، سیل سبب فرو نشست زمین در ۶۲۰ نقطه از بافت تاریخی در طول مدت ۱۰ روز از زمان وقوع سیل شد.
محی الدینی افزود: اکنون نیز کل مسیر قنات زارچ باز است و سایر قناتها نیز در صورتی که بازسازی و لایروبی شوند، در زمان وقوع سیل میتوانند تا حدی به هدایت روان آبها کمک کنند.
شهردار یزد تصریح کرد: مرمت و ساماندهی قنوات بر عهده میراث فرهنگی است اما بودجهای ندارد به همین دلیل فعلاً اقدام جدی در این زمینه انجام نشده است.
موضوع قنوات و به ویژه آب انبارها به کمیسیون گردشگری شورای شهر نیز راه پیدا کرد و برخی اعضای شورای شهر اکنون دغدغهمندانه پیگیر این موضوع هستند.
وجود ۱۴۴ آب انبار در قلب بافت هزار هکتاری جهانی یزد
یکی از اعضای شورای شهر یزد در این زمینه به خبرنگار مهر گفت: لازم است آب انبارها و قناتهای بافت تاریخی یزد به عنوان یک ظرفیت ارزشمند به منظور ذخیره سیلاب و روان آبها در بافت تاریخی یزد احیا شوند.
بیبی فاطمه حقیرالسادات بیان کرد: در حال حاضر ۲۱۰ آب انبار در استان یزد وجود دارد که ۱۴۴ آب انبار در قسمت هزار هکتاری بافت تاریخی قرار گرفته و ثبت ملی نیز شده است.
وی تاکید کرد: آب انبارها برای ذخیره آبهای سطحی و بارانها میتوانند کمک رسان باشند زیرا هر آب انبار به طور متوسط حدود ۴۰۰ متر مکعب ظرفیت ذخیره آب دارد و در محدوده بافت تاریخی با این تعداد آب انبار میتوان حدود ۵۰ هزار متر مکعب آب ذخیره کرد و در صورت نزول باران یا وقوع سیلاب، آب انبارها میتوانند ذخیره آب را برای مدیریت آب و آبیاری فضای شهر، همچنین جلوگیری از تخریب بناهای تاریخی برعهده بگیرند.
رئیس کمیسیون گردشکری، میراث فرهنگی، صنایع دستی شورای شهر یزد افزود: در گام اول میتوان حدود ۴۰ آب انباری که کمتر نیاز به مرمت و بهسازی دارند را احیا کرد.
نگاه به آب انبارها و قنوات به این ترتیب در مجموعه شورا و شهرداری یزد تغییر کرده و شهرداری بافت تاریخی نیز در تلاش برای احیای قنوات و آب انبارهای این مجموعه ارزشمند تاریخی است.
میراث فرهنگی یزد هم پای کار احیای آب انبارها آمد
برخی اظهارنظرهای کارشناسان میراث فرهنگی در مورد این موضوع به نحوی بود که به نظر میرسید میراث فرهنگی اعتقادی به احیای آب انبارها و کاربردی کردن آنها به این شکل نبود که این موضوع از مدیرکل میراث فرهنگی استان یزد نیز مورد بررسی قرار گرفت.
احمد آخوندی در گفتگو با خبرنگار مهر اظهار داشت: موضوع احیا و بهره برداری از آب انبارها برای مواقع بحران در جلسات متعددی با حضور استاندار مطرح شده اما نکته اینجاست که این آب انبارها زمانی میتوانند مورد استفاده قرار گیرند که ورودی آنها مسدود نباشد.
وی افزود: آب انبارها در واقع میتوانند محل مناسبی برای انباشت آب سرریز قناتها باشند اما تعداد زیادی از آب انبارها به دلیل اینکه سالهاست مورد استفاده قرار نگرفته اند، ورودی و نقطه اتصال آنها به قنات مسدود شده و تا زمانی که احیا و رفع مسدودیت انجام نشود، عملاً کارایی نخواهند داشت.
ورودی و خروجی اتصال آب انبارها به قناتها باید لایروبی و بازگشایی شود
آخوندی بیان کرد: ما نیز موافق احیای آب انبارها برای هدایت سیلاب هستیم اما مشکل اصلی در بافت تاریخی، روان آبهای سرگردان در کوچهها نیست بلکه بحث سرریز قنات است اما اگر آب انبارها اصولی احیا و مسدودیت های آن باز شود، هم میتواند محلی برای هدایت روان آبهای کوچههای بافت تاریخی و محلی برای انباشت سرریز قنات باشد.
رسیدن دستگاهها به یک نقطه مشترک برای نحوه بهره برداری از آب انبارها و از همه مهمتر احیای این سازههای خلاقانه در بزرگترین شهر خشتی جهان، اتفاق مبارکی است که گرچه ممکن است زمانبر باشد اما در نهایت به اتفاقات خوبی ختم خواهد شد.
اینکه آب انبارها از یک زباله دانی و محل تجمع موش و حشرات موذی به فضایی متفاوت تبدیل میشود تا در مواقع مورد نیاز، ناجی بافت تاریخی باشد، جای امیدواری است.
اغلب این آب انبارها به دلیل مدل ساخت و کاربری که در گذشته داشته اند، اکنون نمیتوانند مکان مناسبی برای بهره برداریهای دیگر نظیر گالری نقاشی و صنایع دستی و … باشند اما همین که از وضعیت نابسامان قبلی خارج شوند، باعث رضایتمندی است.