باغ دولت آباد یزد، باغی است که محمد تقی خان بافقی ساخت تا نه تنها در ایران بلکه در جهان زبان زد شود و جز 9 باغ جهانی در یونسکو به ثبت رسید.
به گزارش خبرگزاری فارس در یزد، ایران از جمله کشورهایی است که باغهای زیبای آن و نوع معماری خاص این باغ ها زبانزد خاص و عام است و باغ شاهزاده ماهان کرمان، باغ ارم شیراز، هشت بهشت اصفهان و باغ دولتآباد یزد از جمله این اسناد زنده هویتی ایرانیهاست.
باد میشویم و بر شهر جهانی یزد میوزیم، بادگیرهای زیادی را بر سر راه خود میبینیم، در خارج از حصار تاریخی یزد و در محله چهار منار ، منارههای زیادی را میبینی اما یکی از آنها به حدی بلند است که تو را وسوسه میکند که به سویش بروی .
ارتفاع بادیگر باغ دولت آباد یزد را ۳۴ متر تخمین زدند و برای دیدن آن باید از باغی بزرگ گذر همسو با جریان حوض آب وسط باغ می شویم و تا با رسیدن به دهانه بادگیر داخل آن میشویم و در کنار ترکیب چوب و آجر پایین میرویم و مستقیم به آب حوض زیر بادگیر برخورد میکنیم، کمی خنکتر میشوید روحت جلا پیدا میکند.
به اطراف عمارت مینگری، ترکیبی از انواع هنرهای خاص ایرانی را می بینی، گچ بریهای خاص و حوضهای سنگی و گره چینیهای بسیار ریز همراه با شیشه های رنگی، سال ساخت بنا را نگاه میکنی و به ۱۱۲۵ هجری شمسی میرسید.
همان زمان افشاریه و زندیه، از سازنده آن می پرسی و به نام محمد تقی خان بافقی مشهور به خان بزرگ سر سلسله خاندان خوانین یزد و معاصر شاهرخ میرزا و کریم خان زند میرسی.
از عمارت بادگیر بیرون می آیی و حوضی بزرگ در ابعاد ۱۹۴در۱۲ متر را در روبروی خود میبینی متحیر میشوی، به دنبال مخزن و منبع آب می روی و به قنات ۶۰ کیلومتری دولت اباد از مبدع مهریز می رسی که باغ و حوض پیرویت را پر از آب می کرده است.
کمی بیشتر می پرسی و متوجه می شوی که این باغ در به عنوان یکی از ۹ باغ فهرست میراث جهانی یونسکو به ثبت رسیده است.
به میان درختان در باغچههای مستطیل شکل بزرگ قرینه اطراف حوض میروی، درختان انگور، سرو ف کاج، گلهای محمدی و رز و سرخ و ترکیب قرینه چدمان آنها بازبرایت بسیار دلنشین است، نمی توانی به دیگر مکانهای این باغ بزرگ ۸/۶ هکتاری سری نزنید.
عمارت سر در، عمارت بهشت آیین، تالار آیینه، عمارت تهرانی، عمارت سر در شمالی، برج دیده بانی، آب انبار، اصطبل، شتر خانه و غلام خانه را میبینی و از ویژگیهای خاص هر یک متعجب میشوی که چگونه میشود این همه زیبایی را در کنار هم یکجا داشت.
باز به روی آب خنک حوض می آیی و از خنکایش استفاده می کنی ولذت می بری، به صورت گردشگری می خوردی که دارد او هم مانند تو از این همه زیبایی این باغ بزرگ لذت می برد.
از جلو نور شیشه های رنگی داخل عمارت بادگیر می گذری و از خروجی بلندترین بادگیر وارد بادگیر میشوی و از این جهان میگذری، کمی طول می کشد تا این مسیر را سپری کنی، خود را رها میکنی و به آسمان میروی .
در آسمان از بالا به زیبایی این باغ مینگری و به یاد خدایی میافتی که انسانی را خلق کرد که اشرف مخلوفاتش باشد و از زیباییهای آفریده اش لذت ببرد و او را ستایش کند.
پایان پیام/م